۱۳۹۷ فروردین ۳۰, پنجشنبه
۱۳۹۷ فروردین ۲۹, چهارشنبه
زنان شاغل از مشکلاتشان در محیط کار میگویند
“اینجا اتاقی نیست که دوربین نداشته باشد”، همیشه ترجیح اول آقایان هستند”، “فکر میکنند چون خانم هستیم خرج زندگی نداریم” “حرفهای دو پهلوی مدیر را چطور معنی کنم؟”، “بعضی خانمها سعی میکنند بقیه را دور یا خراب کنند” “فکر میکنند حتما زندگی یا پدر و مادر خوبی ندارم که حاضر شدهام آنجا کار کنم” ” مدیر سعی داشت به هر بهانهای بدنم را لمس کند” اینها بخشی از گفتههای زنان شاغل به فرارو در مورد مشکلاتشان در محیط کارشان است. فرارو در این گزارش به بررسی مهمترین مشکلات زنان با ریشه جنسیتی در محیط کار میپردازد. زنان شاغل میتوانند با بیان تجارب خود در بخش ” ارسال نظر” به فرارو در تهیه یک پژوهش کیفی کمک کنند.
محمد ناظری؛ بسیاری از مشکلات با زمینه جنسیتی برای زنان شاغل وجود دارد که به گفته برخی از آنها “بسیار آزاردهنده” است و هر روز با آنها سروکله میزنند، اما چندان به آن توجه نمیشود؛ از نبودن مکانی برای تعویض لباس در محیطهای کاری تا مدیریت پیچیده روابط با همکاران.
در گپوگفت با چند زن شاغل از مشکلاتشان در محیط کار میپرسیم. همچنین پرسشنامهای برای تعدای از زنان شاغل به صورت تلگرامی ارسال شد که در ادامه با گزینش بخشهایی از صحبتهای زنان شاغل و پاسخهای برجسته مصاحبهشوندگان به بررسی برخی از مشکلات آنها در محیط کار میپردازیم.**
زنان شاغلی که خواننده این مطلب هستند میتوانند تجربیاتشان در این زمینه را در بخش نظرات ارسال کنند.
پوشش مناسب
انتخاب و پوشیدن لباس مناسب برای محیط کار تقریبا دغدغه تمام زنان شاغل است. زنان شاغل در انتخاب نوع پوشش علاوه بر علاقه شخصی باید موارد دیگری را هم در نظر داشته باشند: از تفاوت دمای محیطها و عدم امکان تعویض لباس تا حضور همکاران و نظر آنها؛ که این مساله انتخاب پوشش مناسب را برای آنها دشوار میکند.
انتخاب و پوشیدن لباس مناسب برای محیط کار تقریبا دغدغه تمام زنان شاغل است. زنان شاغل در انتخاب نوع پوشش علاوه بر علاقه شخصی باید موارد دیگری را هم در نظر داشته باشند: از تفاوت دمای محیطها و عدم امکان تعویض لباس تا حضور همکاران و نظر آنها؛ که این مساله انتخاب پوشش مناسب را برای آنها دشوار میکند.
زهرا*** ۲۳ ساله، که مجرد است و در یک شرکت خصوصی، طراحی سازه انجام میدهد بزرگترین مشکلش در محیط کار را مربوط به دشواری انتخاب پوشش مناسب میداند: «خیلی سخت است همهاش لباسهایم باهم جور باشد. مثلا بیرون هوا سرد است و داخل مترو و شرکت گرم. مجبور هستم یک مانتو همراهم بیاورم و در راه فقط کاپشن بپوشم و اینجا اتاقی نیست که دوربین نداشته باشد و مجبور هستیم یا در آشپزخانه یا سرویس لباسهایمان را عوض کنیم».
ندا، مجرد و ۲۹ ساله که کارمند بازرگانی در یک شرکت خصوصی است، اینکه مجبور است با توجه به حضور همکاران نوع پوشش را تغییر دهد را یکی از مشکلات اصلی در محیط کار میداند: «گاهی نگاه همکارانم به بدنم را متوجه میشوم که آزارم میدهد و مجبورم میکند جور دیگری لباس بپوشم.»
وقتی زنان در برخورد با مردان بلاتکلیف میشوند
یکی از مشکلات زنان در محیط کار “برخورد دو پهلو” ی همکاران و مدیران مرد با آنهاست. به گفته بسیاری از پاسخدهندگان به خصوص در روزهای اولی که سر کار میروند از آنجایی که همکاران را نمیشناسند دقیقا نمیدانند چطور برخورد کنند.
یکی از مشکلات زنان در محیط کار “برخورد دو پهلو” ی همکاران و مدیران مرد با آنهاست. به گفته بسیاری از پاسخدهندگان به خصوص در روزهای اولی که سر کار میروند از آنجایی که همکاران را نمیشناسند دقیقا نمیدانند چطور برخورد کنند.
آزاده که بیشتر در شهرکهای صنعتی و با همکاران مرد سروکار دارد با توضیح شرایطش برای تصمیم گیری در برخورد با همکاران مرد میگوید از طرفی باید در محیط کار “خوشبرخورد” باشد تا بتواند همکاری کند از طرفی نگران سوء استفاده همکاران مرد است.
سمانه که به دلیل رفتارهای دوپهلوی کارفرما از یک آزمایشگاه کالیبراسیون بیرون آمده میگوید «یک دلیل اینکه من آنجا نماندم حرفهای دو پهلوی مدیر بود که نمیدانستم باید چطور معنیشان کنم؛ مثلا میگفت: خوشم نمیآید هر روز برید بیایید و فقط کار کنید؛ باید بیایید به من سلام بگویید و موقع رفتن حتما تک به تک به اتاقم بیایید و از من خدافظی کنید. به من میگفت: وسط روز به بهانه کار بیا اتاقم و بنشین با من حرف بزن یا گیر میداد که تو چرا حال من را نمیپرسی؟ چرا فقط میروی پشت میزت مینشینی؟ میگفت: صبحها نیم ساعت زودتر بیا عصرها نیم ساعت دیرتر برو، میگفت: بیا به من بگو بقیه چهکار میکنند، چه میگویند و از این جور حرفها. آخر هم وقتی دید من اهلش نیستم عذرم را خواست و یک چک قد روزهایی که آنجا بودم، نوشت و به من داد.»
پارمیدا ۲۳ ساله که طراح سازه یک شرکت خصوصی است از تجربه خودش در این زمینه میگوید «یک بار وقتی داشتم اسپیلت اتاق رو روشن میکردم مدیرم گفت: “لاغر شدی ها”! و با اینکه رابطه احترام آمیز و خوبی بین کارمندها و مدیرمان وجود دارد، اما فکر کردم خوب نیست یک مرد در مورد چاق و لاغر شدن یه خانم نظر بدهد.»
تاثیر جنسیت در استخدام
تاثیر جنسیت در استخدام به دو شکل خود را نشان میدهد: درشکل اول دید جنسیتی کارفرما که توانایی و کارآیی مردان را بیشتر از زنان میداند و شکل دوم که در سالهای اخیر زیاد به چشم میآید استخدام بیشتر زنان بخاطر پرداخت حقوق کمتر و انجام کار بیشتر.
تاثیر جنسیت در استخدام به دو شکل خود را نشان میدهد: درشکل اول دید جنسیتی کارفرما که توانایی و کارآیی مردان را بیشتر از زنان میداند و شکل دوم که در سالهای اخیر زیاد به چشم میآید استخدام بیشتر زنان بخاطر پرداخت حقوق کمتر و انجام کار بیشتر.
مریم که ۳۳ ساله، مجرد و مدیر منابع انسانی در یک شرکت خصوصی است میگوید: «موقعیت استخدام در جای مناسب تری داشتهام و آزمونهای استخدامی و مراحلی را طی کردم، ولی در آخر گفتند ترجیح دادهاند یک آقا انتخاب کنند.»
تعدادی از پرسششوندگان که در رشتههای فنی تحصیل کرده بودند، نگاه مردانه به رشته تحصیلیشان را از مشکلات اصلی در استخدام نشدن زنان میدانند.
سحر ۲۵ ساله که کارهای پروژهای مهندسی انجام میدهد میگوید «در این کار همیشه ترجیح اول آقایان هستند.»
اما از طرفی بسیاری از کارفرماها ترجیح میدهند نیروی زن استخدام کنند که در بسیاری موارد استخدام زنان با پرداخت حقوق کمتر و درخواست میزان کار بیشتر همراه است.
گندم که ۲۷ ساله است و در چند شرکت خصوصی مترجم بوده میگوید: «بسیاری از کارفرمایان معتقدند میتوانند از زنان انتظار کار بیشتر در قبال حقوق کمتر داشته باشند. برای همین ترجیح میدهند خانمها را استخدام کنند.»
سمیرا ۲۸ ساله که سابقه کار در مشاغل متنوع و مختلفی را دارد میگوید: «کلا دیدهام که یک سری کارها را زنانه میدانند یا ترجیحشان این است که یک خانم استخدام کنند، در کل درخواست حقوق خانمها کمتر از آقایان است؛ کارفرما هم این را میداند»
حقوق
مشکل دیگری که زنان شاغل مطرح میکنند پایین بودن حقوقشان در مقایسه با مردان در رده شغلی مشابه است.
مشکل دیگری که زنان شاغل مطرح میکنند پایین بودن حقوقشان در مقایسه با مردان در رده شغلی مشابه است.
گلاره با مقایسه چند شرکت خصوصی که در آنها کار کرده است میگوید: «حداقل در شرکتهای خصوصی، حقوق دریافتی خانمها از آقایان پایین تر است، حتی با اینکه ممکن است خانمها، وظایف بیشتری برعهده داشته باشند.»
مریم که ۳۳ سال دارد و در یک شرکت خصوصی مشغول به فعالیت است میگوید «حقوق یک مرد در رده شغلی من حدودا “دو برابر” بیشتر است»
بسیاری از پاسخ دهندگان مساله پایین بودن حقوقشان نسبت به مردان را “آزاردهنده” دانستند. سمیرا میگوید: “بعضی از خانمها هم به حقوق کم قانع هستند”
سمیه که ۲۷ ساله است و اکنون در یک شرکت نرمافزاری کار میکند از تجربه کار در یک کتابفروشی در حاشیه تهران میگوید «رسما “بیگاری” بود، روزی دوازده ساعت حتی جمعهها و روزهای تعطیل، چند ماه مهم سال هم مرخصی ممنوع، بدون بیمه، کلا ماهی ۲۰۰ هزار تومان میدادند. با خودم گفتم بروم آنجا بنشینم بهتر از این است که خانه باشم، ولی همان موقع کاملا حس میکردم این شرایط اصلا انسانی نیست. فروشنده خانم میخواستند، خانمها راحتتر این شرایط را میپذیرند مخصوصا مجردها و جوانترها. آقایان، چون مسئولیت زندگی دارند زیر بار نمیروند، من هم، چون نه سابقه کار داشتم نه چیزی از محیط کار و حق و حقوقم میدانستم آن وضعیت را پذیرفتم. میدانستم انقدر آدم بیکار هست که من بروم بلافاصله یک نفر دیگر میآید جای من. پس کارفرما الزامی برای جلب رضایت من حس نمیکرد.»
خانمی که خود را “بینام” معرفی میکند ۳۳ ساله و مهندس الکترونیک است. او در رابطه با علت پایین بودن حقوق نسبت به مردان میگوید: «فکر میکنند، چون خانم هستیم خرج زندگی نداریم پس باید به سطح پایین تری از حقوق راضی باشیم!»
زنان علیه زنان
زنان شاغل مشکلاتی هم با همکاران زن دارند که ریشه جنسیتی داشته باشد. برخی از پاسخدهندگان رقابت برای جلب توجه مردان، سوء استفاده از جنسیت برای ارتقاء شغلی و … را از جمله این مشکلات دانستند.
زنان شاغل مشکلاتی هم با همکاران زن دارند که ریشه جنسیتی داشته باشد. برخی از پاسخدهندگان رقابت برای جلب توجه مردان، سوء استفاده از جنسیت برای ارتقاء شغلی و … را از جمله این مشکلات دانستند.
سیمین مجرد و ۲۸ ساله که در یک مرکز بازرسی استاندارد کار میکرده میگوید «آنجا یک حسابدار داشتند که متاهل و خیلی جذاب بود، متوجه شدم یک صمیمیت غیر عادی بین مدیر آنجا و آن خانم هست؛ یک حس زنانه این را بهم میگفت، نفوذ داشت» سیمین میگوید رفتار آن زن باعث شده بود از من هم چنین انتظاری برود که بیرون آمدم.
المیرا که در یک شرکت نرم افزاری پشتیبان است هم میگوید «بعضی خانمها را دیدم که از زنانگیشان سوء استفاده میکنند و سعی میکنند به مدیر یا رئیس نزدیک بشوند و جایشان را محکم میکنند یا اینجوری بقیه را دور یا خراب میکنند.»
یکی دیگر از مواردی که زنان با زنان در محیط کار مشکل دارند دیدگاه جنسیتی خود زنان است. مریم ۳۳ ساله و مجرد با بیان تجربهای که در آن نزدیک بوده مورد تجاوز قرار بگیرد میگوید: «چندتا از خانمها من را مقصر میدانستند؛ که دختر باید مواظب باشد و جوری بیرون بیاید که مرد تحریک نشود، مرد طبیعتش است و دست خودش نیست و…»
وقتی کار برای مردان افتخار و برای زنان عار است
با وجود حضور بیشتر زنان در مشاغل مختلف نسبت به سالهای گذشته و مشارکت ۱۶.۵ درصدی زنان در اقتصاد کشور به گفت بسیاری از زنان شاغل هنوز دید سنتی به کار کردن زنان وجود دارد.
وقتی کار برای مردان افتخار و برای زنان عار است
با وجود حضور بیشتر زنان در مشاغل مختلف نسبت به سالهای گذشته و مشارکت ۱۶.۵ درصدی زنان در اقتصاد کشور به گفت بسیاری از زنان شاغل هنوز دید سنتی به کار کردن زنان وجود دارد.
برخی از پاسخدهندگان از “نگاه چپ” همسایهها موقع سر کار رفتن در صبح زود گفتند، چند مورد هم گفتند همه فکر میکنند به خاطر “مشکل مالی” سر کار میرویم.
سارا که در یکی از شهرستانهای استان تهران به عنوان صندوقدار کار میکرده در این زمینه میگوید: «من ۴ سال پیش که دنبال کار بودم و هیچ تجربه و سابقه کاری نداشتم حاضر بودم برای مستقل بودن هر کاری بکنم. دو ماه در رستورانی کار کردم روزی ۴ ساعت برای ماهی ۲۰۰ تومان. آنجا صندوقدار بودم آدمهای خوبی بودند، ولی محیط کارم خوب نبود، همه جور آدمی میآمد آنجا: کسبه، بازاری، کارگر و… همین باعث شده بود دید منفی حتی نسبت به من داشته باشند، فکر میکردند “حتما زندگی یا پدر و مادر خوبی ندارم که حاضر شدهام آنجا کار کنم” منم خیلی کلهام داغ بود. میگفتم مهم نیست مردم چه فکر میکنند»
وقتی زنان دست کم گرفته میشوند
یکی از مشکلاتی که زنان شاغل در گفتگوها بیان کردند “دستکم گرفته شدن” و “جدی گرفته نشدن” به خصوص در محیطهایی با تعداد بالای همکاران مرد بود.
یکی از مشکلاتی که زنان شاغل در گفتگوها بیان کردند “دستکم گرفته شدن” و “جدی گرفته نشدن” به خصوص در محیطهایی با تعداد بالای همکاران مرد بود.
سحر ۲۵ ساله که هم طراح و هم مربی ورزشی است این مساله را مهمترین مشکل شغلیاش میداند: «تصور اینکه توانایی ما در انجام کارها کمتر از آقایان است مهمترین مشکل شغلی برای من است و دست کم گرفته شدن و اعتماد نکردن به نظرات و راه حلهای پیشنهادی ما برای رفع مشکلات آزارم میدهد.»
ندا ۲۹ ساله و کارمند هم میگوید: «بعضی از همکارانم به مزاح میگفتند که زن نباید بیاید سر کار، باید بنشیند خانه، بشور و بساب و بچه داری و…»
مهسا ۳۷ ساله طراح و تورلیدر هم در مورد شغل خودش میگوید: “چون جنس کار کمی مردانه است است اوایل خیلی زنان را جدی نمیگیرند”
آزار جنسی****
پاسخدهندگان برای بیان آزارهای جنسی در محیط کار بیشتر از این عبارتها استفاده کردند:”تیکههای جنسیتی”، “پیشنهادهای ناخوشایند”، “آزار کلامی” ، “تیکه انداختنهای جنسی”، “پیشنهادات نا متعارف”، “نگاه آزاردهنده”، “سو استفاده از وضعیت تاهل” ” احساس نزدیکی بیش از حد بعضی از کارمندان” و “پیشنهاد دوستی”.
پاسخدهندگان برای بیان آزارهای جنسی در محیط کار بیشتر از این عبارتها استفاده کردند:”تیکههای جنسیتی”، “پیشنهادهای ناخوشایند”، “آزار کلامی” ، “تیکه انداختنهای جنسی”، “پیشنهادات نا متعارف”، “نگاه آزاردهنده”، “سو استفاده از وضعیت تاهل” ” احساس نزدیکی بیش از حد بعضی از کارمندان” و “پیشنهاد دوستی”.
مونا که مدیر منابع انسانی در یک شرکت خصوصی است میگوید: «در شرکت قبلی یک بار مدیر به بهانه شوخی کردن، قصد “دست درازی کردن” داشت که به شدت برخورد کردم و در آخر استعفا دادم. در ابتدای شروع به کار هم چندین بار اتفاق افتاده که پیشنهادها و رفتارهای خیلی زشتی دیدم که باعث افسردگی و سرخوردگی در آن دوران شده بود.»
تینا ۲۹ ساله مجرد و کارمند بازرگانی میگوید «جایی کار میکردم که مدیرش سعی داشت به هر بهانهای بدنم را لمس کند و دستم را بگیرد و در نهایت پیشنهاد دوستی و رابطه خارج از عرف و کاری داد که ناچار شدم علی رغم علاقه به کار، آنجا را ترک کنم.»
۱۳۹۷ فروردین ۲۸, سهشنبه
بررسی عدالت!؟ در احکام قضائی ایران
ماجرای اجرای قطع دست یک سارق در خراسان در روز چهارشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۶، بار دیگر ناعادلانه بودن قوانین مربوط به مجازات مجرمین مالی در ایران را آشکار ساخت. به گزارش روزنامه خراسان در شماره روز پنجشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۶، «چند سال قبل وقوع سرقت های متعدد در اطراف برخی شهرهای استان های خراسان رضوی و جنوبی، در حالی آغاز شد که فرد یا افراد ناشناسی با تخریب شبانه در و دیوار منازل روستایی، گوسفندان اهالی روستا را به سرقت می بردند. بررسی ماموران انتظامی هم چنین براساس شکایت شاکیان، نشان می داد هر باری که دزد یا دزدان به آغل گوسفندان دستبرد می زنند تعداد زیادی از گوسفندان به سرقت می رود. در نهایت ماموران انتظامی به سرنخ هایی رسیدند که نشان می داد جوان ۲۸ ساله ای، عامل اصلی سرقت های مذکور است؛ بنابراین، وی در یک عملیات هماهنگ و با کسب مجوزهای قضایی در سال ۱۳۹۰ دستگیر شد و مورد بازجویی قرار گرفت. قاضی دادگاه کیفری با توجه به محتویات پرونده و بررسی دقیق همه جوانب سرقت های مذکور، رای به “قطع ید” و هم چنین رد مال داد، اما این رای با اعتراض متهم، در شعبه اول دادگاه تجدیدنظر استان خراسان رضوی مورد رسیدگی دوباره قرار گرفت، ولی قضات دادگاه تجدیدنظر نیز، رای این پرونده را مطابق با موازین شرعی و قانونی دانستند و حکم صادره را تایید کردند. این حکم ساعت ۹ صبح روز چهارشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۶ با نظارت قضات اجرای احکام، در محل زندان مرکزی مشهد به اجرا درآمد و دست سارقی که هم اکنون ۳۴ ساله است زیر “گیوتین” قرار گرفت و قطع شد.
به دنبال انتشار این خبر، موجی از خشم و اظهارنظرهای مختلف، در فضای مجازی به راه افتاد. جمع کثیری از کاربران، آرزوی قطع شدن دست های عوامل اختلاس های نجومی را کردند. البته قطعاً این خشم را می توان درک کرد، اما آرزوی یک مجازات وحشتناک برای مجرمین دیگر، واقعاً خطرناک و نگران کننده است. اگر این مجازات، غیرانسانی است، پرنسیب های اخلاقی و حقوقی، اقتضا می کند که در مورد همه غیرانسانی تلقی شود. شاید تا یک قرن پیش در تمام جهان و تا نیم قرن پیش و شاید چند دهه پیش در اکثر نقاط جهان، مجازات هایی چون اعدام، قطع دست و شلاق امری طبیعی به نظر می رسید و افکار عمومی هم از آن ها پشتیبانی می کرد. اما با معیارهای کنونی حقوق بشری و فلسفه حقوق، قطع عضو، مجازات نیست؛ بلکه شکنجه مجرم و ناقص العضو کردن او است. همان طور که اعدام یک مجازات نیست؛ بلکه یک قتل حکومتی است. پر واضح است که تمام مجرمین اعم از یک سارق ساده تا کسی که هزاران میلیارد اختلاس کرده، باید مجازات شوند، نه این که قطع عضو شوند، به قتل برسند و یا تحت شکنجه قرار بگیرند.
مجازات اختلاس در قوانین ایران -در هیچ وضعیتی-، قطع دست نیست؛ امکان صدور حکم حبس چند ساله و در مواردی، اعدام برای جرم اختلاس هست. اما به دلایلی که در ادامه آن را ذکر خواهیم کرد، اختلاس، در حقوق جزای ایران، در زمینه جرم سرقت تعریف نمی شود و مجازات آن هم طبعاً با مجازات سرقت تفاوت دارد. پس چرا برای مجرمینی چون اختلاس گران، خواهان مجازاتی باشیم که حتی قوانین عقب افتاده در جمهوری اسلامی هم برای آن ها وضع نکرده است؟ پرنسیب داشتن در این وضعیت یعنی این که خواهان تغییر قانون قطع دست سارق و برخورد با تمام مجرمین و سارقین (اعم از سارقین ساده و اختلاسکنندگان نجومی)، متناسب با میزان و کیفیت جرم باشیم. باید این روحیه را گسترش داد و از بازتولید خشم و کینه، حتی المقدور جلوگیری کرد؛ بترسیم از آن روزی که روحیه ضد قانون در خود پرورش و تقویت کنیم و قانون خوب هم داشته باشیم، اما همان قانون خوب هم اجرا نشود.
مجازات سارق در قوانین ایران
سرقت از جمله جرایمی است که دارای قبح ذاتی است و از ابتدای زندگی بشر، امری مذموم و ناپسند تلقی شده است. در قانون نامه حمورابی -به عنوان یکی از نخستین قوانین تاریخ بشریت-، مجازات سرقت در ماده ۷ آن اعدام بود. بعدها در مناطقی از خاورمیانه از جمله شامات و شبه جزیره عربستان، مجازات اعدام سارقین به قطع دست تنزل یافت. و بعدها در دین اسلام هم این مجازات، با تغییراتی، مورد پذیرش قرار گرفت.
مجازات قطع دست سارق، از احکام تاسیسی اسلام نیست، بلکه از احکام امضائی آن است. بدین معنی که این حکم، قبل از اسلام، از صدها و یا شاید هزاران سال پیش از اسلام در مناطق مختلف، از جمله شبه جزیره عربستان اجرا می شده است و اسلام این حکم را تنفیذ و محدود کرد. تعریف سرقت در حقوق ایران هم، مانند تعریف و تصور مردمان هزاران سال پیش از مقوله سرقت است؛ یک تعریف کاملاً سنتی و مبتنی بر فقه. ماده ۲۶۷ قانون مجازات اسلامی (مصوب ۱۳۹۲) از این جرم، یک تعریف ساده و سنتی ارائه می کند: “سرقت عبارت از ربودن مال متعلق به غیر است”. این تعریف متعلق به دورانی است که اموال عمدتاً ملموس و قابل جابهجایی بودند. در آن زمان پدیده هایی چون بانک، چک، حساب بانکی، اسناد تجاری و غیره ابداع نشده بود و سرقت عبارت از ربایش اموال دیگران بود. در ذهنیت دورانی که قواعد فقهی سرقت وضع شد، اساساً تصور این که بتوان پول چند هزار میلیاردی را با چند کلیک سرقت کرد و به حساب خود ریخت، وجود نداشت. از دید آن ها سرقت یعنی به طور مخفیانه، بروی مال دیگری را از حرز (مکانی که مال عرفا در آن نگهداری می شود) خارج و برای خودت تصاحب کنی. قانونگذار ایرانی هم متاسفانه به اسلوب چند هزار سال پیش وفادار مانده و در قانون، سرقت را ربایش مخفیانه اموال از حرز فرض کرده است و ربودن اموال دولتی از طریق مکانیسم های جدید را سرقت فرض نکرده است. در قانون مجازات ایران، دو نوع مجازات برای جرم سرقت در نظر گرفته شده است: نوع اول، مجازات های حدی است که در کتاب حدود قانون مجازات آمده است.
ماده ۲۷۸ – حد سرقت به شرح زیر است:
الف- “در مرتبه اول، قطع چهار انگشت دست راست سارق از انتهای آن است، به طوری که انگشت شست و کف دست باقی بماند.
ب- در مرتبه دوم، قطع پای چپ سارق از پایین برآمدگی است، به نحوی که نصف قدم و مقداری از محل مسح باقی بماند.
در مرتبه سوم، حبس ابد است
در مرتبه چهارم، اعدام است هر چند سرقت در زندان باشد.
نوع دوم مجازات جرم سرقت، مجازات های تعزیری هستند که در کتاب تعزیرات قانون مجازات (مصوب ۱۳۷۵)، از ماده ۶۵۱ تا ماده ۶۶۷، بر حسب کیفیت وقوع جرم سرقت، مجازات های گوناگون اعم از حبس و شلاق در نظر گرفته شده است.
اما در چه صورتی سرقت، مشمول مجازات حدی (قطع دست و غیره) می شود؟ ماده ۲۶۸ قانون مجازات اسلامی (مصوب ۱۳۹۲) ۱۴ شرط را برای اجرای حد قطع دست سارق در نظر گرفته است که تمام آن ۱۴ شرط باید یکجا محقق شود. یعنی اگر ۱۳ شرط محقق شود و یکی محقق نشود، حد قطع دست اجرا نمی شود و سارق به مجازات های تعزیری محکوم می شود.
ماده ۲۶۸ – “سرقت در صورتی که دارای تمام شرایط زیر باشد موجب حد است :
شیء مسروق شرعاً مالیت داشته باشد
مال مسروق در حرز باشد
سارق هتک حرز کند
سارق مال را از حرز خارج کند
هتک حرز و سرقت مخفیانه باشد
سارق پدر یا جد پدری صاحب مال نباشد
ارزش مال مسروق در زمان اخراج از حرز، معادل چهار و نیم نخود طلای مسکوک باشد
مال مسروق از اموال دولتی یا عمومی، وقف عام و یا وقف بر جهات عامه نباشد
سرقت در زمان قحطی صورت نگیرد
صاحب مال از سارق نزد مرجع قضایی شکایت کند
صاحب مال قبل از اثبات سرقت سارق را نبخشد
مال مسروق قبل از اثبات سرقت تحت ید مالک قرار نگیرد
مال مسروق قبل از اثبات جرم به ملکیت سارق درنیاید
مال مسروق از اموال سرقت شده یا مغصوب نباشد
معنی حرز در بند (ب) این ماده عبارت است از “مکان متناسبی که مال عرفاً در آن از دستبرد محفوظ میماند”. مثلاً گاو صندوق، در حکم حرز اموالی چون طلا، سکه، اسکناس و غیره است. طویله قفل شده در حکم حرز اموالی چون گاو، گوسفند، کلاً احشام است. و قس علی هذا. هم چنین ارزش “چهار و نیم نخود طلای مسکوک” (بند چ ماده فوق الذکر) در زمان کنونی حدود ۱۵۰ هزار تومان است. یعنی اگر ارزش مال سرقت شده ۱۵۰ هزار تومان و یا بیش تر باشد و تمام شرایط ۱۴ گانه ماده ۲۶۸ را دارا باشد، حد قطع دست اجرا می شود. هم چنین از آن جا که سرقت اموال دولتی بر طبق بند (ح) ماده ذکر شده، مستوجب حد قطع دست نیست؛ لذا اختلاس اموال دولتی هم که اگر در دایره سرقت هم قرار بگیرد باعث اجرای حد قطع دست نمی شود. حال تصور کنید که یک نفر سارق برود از منزل یک کارمند دولت، و از درون گاو صندوق او و یا هر جایی که پول را مخفی کرده اند، ۱۵۰ هزار تومان سرقت کند، امکان قطع دست او وجود دارد. اما اگر همان کارمند دولت از اموال دولتی، ۱۵۰ میلیارد تومان اختلاس کند، نهایتاً به چند سال حبس محکوم می شود. قطعاً مجازات قطع دست و معلول کردن دائمی یک انسان، مجازاتی به مراتب سخت تر از شاید چند ده سال حبس باشد. این بی عدالتی، ناشی از نگاه سنتی به جرایم اموال از جمله سرقت است و این قواعد باید مورد بازنگری اساسی قرار بگیرند.
شرایط مندرج در ماده ۲۶۸ نشان می دهد که قانونگذار، تمایلی به اجرای گسترده حد سرقت ندارد و به همین دلیل است که اجرای حد قطع دست سارقین به ندرت انجام می شود. اما همین موارد نادر هم به جد تکان دهنده و وحشتناک است و باید مجدانه خواهان لغو آن شد. در پرونده سارق گوسفندان که متاسفانه به قطع دست منجر شد، امکان جلوگیری از اجرای این حکم وجود داشت. به عنوان مثال می شد از بند (ذ) ماده فوق الذکر بهره برد و از صاحبان اموال مسروقه، تقاضای بخشش کرد تا یکی از شروط ۱۴ گانه ساقط شود و حکم قطع دست اجرا نشود و مجرم به مجازات تعزیری محکوم شود.
مجازات جرم اختلاس در ایران. اختلاس، یک جرم جدید است؛ یعنی با مقتضیات دنیای جدید و روابط تجاری مدرن تعریف شده است و در گذشته، اساساً کسی تصوری از چنین جرمی نداشت. در دانش جرم شناسی، به جرایمی هم چون اختلاس، پولشویی و امثال آن، اصطلاحاً، “جرایم یقه سفیدی” یا “جرایم شرکتی” هم می گویند. تعریف اختلاس در قوانین ایران طوری است که با سرقت تفاوت هایی دارد. اختلاس در واقع نوعی “خیانت در امانت” است. یعنی بین کارگزار و کارمند نهاد دولت با مالی که اختلاس می کند، “رابطه امانی” وجود دارد و در ذیل موضوع سرقت قرار نمی گیرد. چون فرض قانونگذار کیفری در ایران بر این است که سرقت یعنی ربایش مخفیانه و ملموس مال از محلی که مال در آن نگهداری می شود.
در حالی که در حقوق اکثر کشورهای توسعه یافته، تعریفی از سرقت ارائه شده است که اختلاس را هم در دایره آن جای می دهد. به طور مثال در حقوق انگلستان، سرقت عبارت است از این که “مال دیگری را به مالکیت خود درآوردن”. و این به مالکیت درآوردن مال دیگری هم می تواند جنبه ربایشی داشته باشد، و هم جنبه غیر ربایشی. در اختلاس هم یک کارمندی، اموالی را که مال او نیست به مالکیت خود در می آورد و این جا بر طبق قواعد حقوق کیفری کشورهای توسعه یافته، اختلاس هم نوعی سرقت است. در مورد مجازات جرم اختلاس در قوانین ایران، باید گفت که، اگر میزان و کیفیت اختلاس در حدی باشد که دادگاه آن را از مصادیق “افساد فیالارض” (ماده ۲۸۶) تشخیص دهد، امکان صدور مجازات اعدام هم وجود دارد. اما اگر اختلاس در دایره “افساد فیالارض” تلقی نشود، مجازات آن براساس ماده ۵ قانون “تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء و اختلاس و کلاهبرداری” (مصوب ۱۳۶۷ مجمع تشخیص مصلحت نظام) تعیین می شود. براساس این ماده، اگر میزان اختلاس کم تر از ۵ هزار تومان باشد، اختلاس کننده، به ۶ ماه تا ۳ سال حبس و ۶ ماه تا سه سال، انفصال از خدمات دولتی محکوم می شود. و اگر میزان اختلاس بیش تر از ۵ هزار تومان باشد، اختلاس کننده، به ۲ تا ۱۰ سال حبس و انفصال کامل از خدمات دولتی محکوم می شود. هم چنین فرد اختلاسگر، در کنار این مجازات ها، به الزام به رد مال و هم چنین دو برابر جزای نقدی میزان مال اختلاس شده هم محکوم می گردد.شاید برای بسیاری تعجب آور باشد که در قوانین کنونی ایران، اختلاس بیش از ۵ هزار تا تک تومانی، ۲ تا ۱۰ سال حبس و انفصال کامل از خدمات دولتی و جزای نقدی به میزان دو برابر مال اختلاس شده، مجازات دارد؛ اما فرضاً ۶ هزار تا تک تومانی کجا و اختلاس های بالای ۵ هزارمیلیارد تومانی کجا؟ هرچند که براساس این قانون، فردی که ۵ هزار میلیارد تومان اختلاس کرده است، باید علاوه بر مجازات حبس و انفصال کامل از خدمات دولتی و رد مال اختلاس شده، دو برابر این میزان، یعنی ۱۰ هزار میلیارد تومان هم باید جریمه پرداخت کند. این بخش از قانون بسیار مترقی و مدرن است و جنبه ای کاملاً منصفانه، عادلانه و بازدارنده دارد. لذا جامعه مدنی و کاربران فضای مجازی به جای فانتزی خشونت و آرزوی رفتن دست های مجرمین بزرگ به زیر گیوتین، حامی اجرای واقعی و مساوی این قانون از سویی و لغو قوانینی ضد انسانی چون قطع دست از سوی دیگر شوند.
اشتراک در:
پستها (Atom)